Access restrictions were established for this page. If you see this message, you have no access to this page.

شکر به شکل ساکارز یا شربت ذرت با فروکتوز بالا، که هر دو از مقادیر تقریبا مساوی گلوکز و فروکتوز تشکیل شده اند، به بسیاری از محصولات غذایی تولیدی اضافه می شود. نوشیدنی های شیرین شده با شکر منبع اصلی قند افزوده در رژیم های غذایی در سراسر جهان هستند و شامل نوشابه های گازدار، نوشیدنی های با طعم میوه و نوشیدنی های ورزشی هستند. به طور متوسط، این نوشیدنی ها تقریباً 7٪ از کالری روزانه و نزدیک به 50٪ از قندهای اضافه شده در رژیم غذایی را تشکیل می دهند. اگرچه روند مصرف نوشیدنی های شیرین شده با شکر در سال های اخیر کاهش یافته است، تقریباً 66٪ از جوانان ایالات متحده هنوز حداقل یک نوشیدنی های شیرین شده با شکر در روز مصرف می کنند. سایر عوامل اصلی در مصرف قند افزوده شامل آب نبات و دسرها هستند که بسته به سن تقریباً 4 تا 9 درصد انرژی دریافتی روزانه را تشکیل می دهند.

اینکه آیا افزایش مصرف شکر عامل اصلی اپیدمی چاقی، دیابت نوع 2 و بیماری کبد چرب غیر الکلی است، بحث برانگیز است . در حالی که روابط بین برخی از معیارهای قرار گرفتن در معرض قند در رژیم غذایی و عوامل خطر متابولیک قلبی متناقض است، مصرف بیشتر این نوشیدنی ها به طور مداوم با شاخص های خطر قلبی متابولیک بالاتر مرتبط است . چندین متاآنالیز بزرگ افزایش مصرف نوشیدنی های شیرین شده با شکر را با افزایش وزن بدن مرتبط می‌دانند، و بیشتر، اگرچه نه همه، این افزایش وزن احتمالاً به دلیل افزایش مصرف انرژی کل است . نوشیدنی های شیرین شده با شکر ممکن است با افزایش چاقی احشایی، که بخش عمده ای از افزایش وزن را تشکیل می دهد، خطر قلبی متابولیک را افزایش دهند. یک مطالعه آینده‌نگر اخیر نشان داد که مصرف‌کنندگان نوشیدنی های شیرین شده با شکر روزانه 29 درصد افزایش بیشتری در حجم بافت چربی احشایی در طی 6 سال در مقایسه با غیر مصرف‌کنندگان داشتند. شواهدی مبنی بر اینکه مصرف 1 لیتر نوشیدنی های شیرین شده با شکر در روز به مدت 6 ماه باعث افزایش چربی احشایی و کبدی می‌شود، تایید می‌شود، اما در افرادی که شیر نیمه‌چرب هم‌کالری، نوشابه رژیمی بدون کالری یا آب مصرف می‌کردند، افزایشی مشاهده نشد. در حالی که افزایش چاقی احشایی یک عامل خطر اصلی متابولیک قلبی است، SSBها ممکن است مستقل از چاقی خطر را افزایش دهند. به عنوان مثال، مصرف روزانه نوشیدنی های شیرین شده با شکر با مشخصات متابولیک ناسالم در بین طبقات BMI و با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 مستقل از چاقی همراه است.

هیپرتری گلیسیریدمی یک عامل خطر اصلی قلبی عروقی است و مکانیسم دیگری است که توسط آن نوشیدنی های شیرین شده با شکر ممکن است خطر قلبی عروقی را افزایش دهند. تعداد کمی از مطالعات مقطعی بزرگ خطر دیس لیپیدمی را با مصرف نوشیدنی های شیرین شده با شکر مورد بررسی قرار داده اند و این مطالعات نشان می دهد که شیوع دیس لیپیدمی با مصرف بیشتر نوشیدنی های شیرین شده با شکر افزایش می یابد. یک مطالعه آینده نگر گزارش داد که مصرف بیش از 1 نوشابه در روز در مقایسه با مصرف کمتر از 1 نوشابه در روز، شانس ابتلا به هیپرتری گلیسیریدمی را در طی 4 سال 25 درصد افزایش می دهد. علاوه بر این، دو مطالعه کوهورت آینده‌نگر اخیر نشان داد که مصرف روزانه نوشیدنی های شیرین شده با شکر با تقریباً 25٪ بیشتر خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر قلب در مردان و زنان در مقایسه با غیر مصرف‌کنندگان مرتبط است .

مصرف نوشیدنی های شیرین شده با شکر همچنین با فشار خون بالا، یکی دیگر از عوامل خطر اصلی قلبی عروقی مرتبط است. یک متاآنالیز اخیر نشان داد که در میان مصرف کنندگان بالاترین نوشیدنی های شیرین شده با شکر در مقایسه با کمترین، 12 درصد افزایش متوسطی در خطر فشار خون بالا وجود دارد . بنابراین، مصرف نوشیدنی های شیرین شده با شکر ممکن است به فشار خون بالا کمک کند، اما ممکن است نقش کمتری در این عامل خطر در مقایسه با سایر عوامل خطر قلبی متابولیک داشته باشد.

بر اساس مطالعات کوتاه‌مدت تغذیه بیش از حد که عمدتاً در حیوانات انجام شده است، به نظر می‌رسد که جزء فروکتوز موجود در نوشیدنی های شیرین شده با شکر و شکر افزوده شده به ویژه مضر باشد. تغذیه حیوانات با مقادیر زیاد فروکتوز می تواند به سرعت ویژگی های متعددی از سندرم متابولیک را ایجاد کند، از جمله چاقی، دیس لیپیدمی، کبد چرب، فشار خون بالا، مقاومت به انسولین و دیابت. برخی، اما نه همه، مطالعات مداخله غذایی کوتاه‌مدت در انسان نیز نشان می‌دهند که تغذیه بیش از حد فروکتوز، اما نه گلوکز، می‌تواند باعث افزایش چاقی احشایی، هیپرتری‌گلیسریدمی پس از غذا و مقاومت به انسولین شود و اثرات آن بر صفات خاص ممکن است تحت تأثیر جنسیت باشد . یکی از نگرانی‌هایی که در مورد چنین مطالعاتی وجود دارد این است که مقدار فروکتوز مصرفی اغلب بیشتر از مقدار معمول در رژیم‌های غذایی آزاد است. میانگین مصرف فروکتوز در جمعیت ایالات متحده تقریباً 9٪ از کل انرژی دریافتی را تشکیل می دهد، در حالی که مصرف کنندگان در صدک 95 به طور متوسط تقریباً 15٪ از انرژی دریافتی را تشکیل می دهند.